- راه شاه
مقلوب شاه راه، یعنی مردی که براهها شدن پیشۀ او بود و او بدین کار شاه بود، (از لغت فرس اسدی) (از فرهنگ نظام) :
به راه اندر همی شد راه شاهی
رسید او تا بنزد پادشاهی،
رودکی (از فرس اسدی)،
، مسافر بزرگوارو عظیم القدر، (ناظم الاطباء)، شاهراه که راه پهن و بزرگ و عام است، (آنندراج) (برهان)، راه پهن وسیع مسلوک، (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)، بمعنی شاهراه است، (فرهنگ اوبهی)، راه فراخ، جاده، (صحاح الفرس) :
به راه شاه نیاز اندرون سفر مسگال
که مرد کوفته گردد بدین راه اندر سخت،
رودکی،
و رجوع به مادۀ شاهراه و ترکیب راه شاه در ذیل مادۀ راه بمعنی طریق شود
به راه اندر همی شد راه شاهی
رسید او تا بنزد پادشاهی،
رودکی (از فرس اسدی)،
، مسافر بزرگوارو عظیم القدر، (ناظم الاطباء)، شاهراه که راه پهن و بزرگ و عام است، (آنندراج) (برهان)، راه پهن وسیع مسلوک، (لغت محلی شوشتر، نسخۀ خطی متعلق بکتاب خانه مؤلف)، بمعنی شاهراه است، (فرهنگ اوبهی)، راه فراخ، جاده، (صحاح الفرس) :
به راه شاه نیاز اندرون سفر مسگال
که مرد کوفته گردد بدین راه اندر سخت،
رودکی،
و رجوع به مادۀ شاهراه و ترکیب راه شاه در ذیل مادۀ راه بمعنی طریق شود
